من ، تنها و خسته

ساخت وبلاگ
وقتی سکوت هست دردت هزار بارآنگه که داد و فغان سر دهی فزون تر استمیخواهم از تو بکویم از تو بشنوم اما کجا شود اغنا زخم سلیب و خارمی خانه و مطرب برای دهرحکم دواگلی ست برای جهیم و نارمن مست میشوم از رد ناخنتبر گردن و پشت تنم شبیه یتیم هاگوشم مدام زوزه می کشد در پیکرمانگار که در غمار باخته خود را به هر دمتعاشق که خسته شود عشق را چه سودوقتی که عشق نیست همگی دیو یا ددند + نوشته شده در سه شنبه ۱۴۰۲/۰۷/۲۵ ساعت 11:29 توسط « سعید »  |  من ، تنها و خسته ...
ما را در سایت من ، تنها و خسته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emanoff8 بازدید : 30 تاريخ : شنبه 6 آبان 1402 ساعت: 4:36